راستینراستین، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 15 روز سن داره

راستین جون :گل باغ زندگی

نیم سالگیت مبارک

سلام گلم پایان 6ماهگیت مبارک باشه عزیزم الان خوابی دیروز واکسن 6ماهگیت و زدیم وتا شب حسابی تب کرده بودی وبی حال بودی همش بغلم بودی مامانی بعد ظهر اومد و چند ساعتی هم مامانی ازت نگه داری کرد شبم اصلأ خوب نخوابیدی چند بار پا شویت کردم  به دستات و پاهات حوله خیس گذاشتم  ولی همش بی قرار بودی تند تند تبت و می گرفتم از دیروز شیر کمکیت و اصلأ لب نزدی  امید وارم تا امشب خوب بشی ...
29 شهريور 1391

اولین مروارید

سلام گلم یکشنبه بعد از ظهررفته بودیم خونه عمو رضا شما اول کمی بازی کردی ولی بعد یکی دوساعت بی قرار شدی وهمش نق زدی وگریه کردی من عامل این بی تابی رو واکسن شنبه می دونستم ولی وقتی اومدیم خونه خواستم سوپ تو روبخورونم دیدم بله قاشق یه صدایی داد وقتی دقت کردم دیدم بله یه دندون ریز از لثه پایین زده بیرون بله اولین دندون  شما داره در میاد گلم  الان چند روزه زیادحال نداری دلیل شیر کمکی نخوردنت فکر کنم درد لثه باشه اگه امروزم شیر نخوری باید بریم دکتر بازم خوبه گاهی شیر مادر می خوریامیدوارم زود خوب شی مامانی برات دوشنبه دندونک پخت آورد ولی خودم منتظر دومیش هستم دیروزم خونه مارینا رفته بودیم خوب بود تو همش بغل بودی ...
29 شهريور 1391

ماه رمضان91

سلام پسر گلم اینقدر سرم به ماه رمضان و مهمونی وافطاری  رفتن ها گرم که وقت نمی کنم برات پست جدید بزارم چی بگم که هر روز بامزه ترمیشی وکارهای تازه میکنی وخوابتم که کم شده اینم چندتا از عکسات ...
21 شهريور 1391

تغذیه گلم

در مورد تغذیه راستین جون دوست داشتم بنویسم .آقاراستین تا 2ماه کامل شیر مادر خوردی ولی به خاطر کولیک شدیدی که داشتی با شروع ماه سوم شیر کمکی شما هم شروع شد دکترت شیرخشک سیمیلاک و معرفی کرد وقرار شد به نسبت 3به یک یعنی 3بار شیر مادر ویک بار شیر کمکی بخوری ماه سوم وچهارم روزی 3پیمانه می خوردی و ماه پنجم5 پیمانه الانم که تو شش ماهگی هستی 6تا میخوری وبقیه رو شیر مادر.تازه علاوه بر فرنی وحریره بادام که علاقه زیادی به خوردن آنها نشون نمیدی چند روزی هست که سوپ ساده برات شروع کردم که گوشت وبرنج وهویج خوشبختانه اینو فعلأ می خوری قطره آهن هم بعد 23 روز عادت کردی ولی بازم حالت بهم می خوره طعم اونم دوست نداری خلاصه این روزا داری تمام مزه ...
17 شهريور 1391

پسر عمه و دختر عمه راستین

می خواستیم عکس راستین ورادین که 1سال و2ماه از راستین بزرگتر رو بگیریم که راستین خان گریه کرد                                     اینم مژده دخترعمه راستین   ...
16 شهريور 1391

کارهای 5.5ماهگی

سلام  من میتونم کارای سخت سخت کنم میتونم دوتا پا مو با هم بخورم                                 آخه خیلی خوشمزهست                   اینم یه مدل دیگه از شیطونی       ر استین جون چند روز پیش اسباب بازی رو در حین بازی به صورت وچشمش کوبید وحسابی گریه کرد گوشه چشمش هم کمی باد کرد ولی بعدچند ساعت بهتر شد قربون اشکهای خوشگلت برم ...
11 شهريور 1391

5ماهگی

سلام ما با تأخیر چند هفته ای اومدیم  آخه پایان5 ماهگیت راستین مصادف شد با به دنیا اومدن دختر خالت ترنم جون وهمچنین افطاری های ماه رمضون باعث شد که حسابی سرمون شلوغ بود ولی الان که عصر میشه غر زدن راستینم شروع می شه آخه حسابی در دری شده اولین خبر شروع6ماهگی خو ردن فرنی وحریر بادام در حد چند قاشق این اولین فرنی که 1قاشق خوردی               چیزای دیگه هم می خوری              وگاهی هم از دستت میندازی        وبعد از اون فکر میکنی ما گرفتیم  &n...
6 شهريور 1391

دختر خاله ترنم

با دنیااومدن ترنم حالا راستین 3تا دختر خاله داره ولی دیگه پسر خاله نداره ولی امید وارم پسر خاله خوبی برای زهرا وتبسم وترنم باشه اینم دختر خاله جیگر   ...
6 شهريور 1391
1